نقش مدیریت تعمیر و نگهداری صنایع در توسعه فناوریهای نوین :
دکتر داود صفائی/ مدیر عامل شرکت دانش بنیان مهندسی الکترونیک بهر شد
نقش واحد نگهداری و تعمیر (نت) در حفاظت و فعالیت مجتمع های عظیم صنعتی کشور بسیار حیاتی است. آموزش ها، سطح دانش فنی کارکنان و نگرش های فرهنگی تاثیر مهمی در عملکرد و بهره وری این واحد ها دارند.
فرهنگ اقتصاد _ نقش واحد نگهداری و تعمیر (نت) در حفاظت و فعالیت مجتمع های عظیم صنعتی کشور بسیار حیاتی است. آموزش ها، سطح دانش فنی کارکنان و نگرش های فرهنگی تاثیر مهمی در عملکرد و بهره وری این واحد ها دارند. اگر چه جذب نیروهای جوان تحصیل کرده و متخصص طی سالیان اخیر، موجب ارتقاء سطح علمی و فنی برخی از واحدهای نت در کشورشده است، اما همچنان برخی آسیب های فنی و فرهنگی موجب عدم کارایی مطلوب و روند کند ورود فن آوری های نوین به مجتمع های صنعتی می شود.
دکتر داود صفائی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی،مدیر عامل شرکت دانش بنیان مهندسی الکترونیک بهرشد و عضو انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران (استصنا) در این یادداشت، برخی ازآسیب های موجود مدیریت تعمیر و نگهداری صنایع را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
تعمیر و نگهداری یکی از فرایندهای اساسی در مجتمع های صنعتی است و عملکرد آن نقش تعیین کننده ای در کیفیت و کمیت تولید، کاهش هزینه های استهلاک و خوردگی تجهیزات و مصرف انرژی دارد. اگر چه آمار دقیقی از خسارات سالانه روش های موجود تعمیر و نگهداری در دست نیست اما بررسی برخی از مشکلات موجود می تواند اهمیت بازنگری و ارتقاء فرهنگ و روش های فنی تعمیر و نگهداری در مجتمع های صنعتی را نمایان سازد.
فرهنگ بازدارنده
نقش فرهنگ در مدیریت و بدنه اجرایی تعمیر و نگهداری یکی از عوامل موثر در رویکرد و عملکرد تعمیر و نگهداری مجتمع های صنعتی است. در مجتمع های بسیار بزرگ نظیر پالایشگاه ها، پتروشیمی ها و نیروگاه ها به دلیل وجود تاسیسات عظیم و بزرگ مقیاس رویکرد مثبت و یا سنتی و بازدارنده واحد نت ، نتایج بزرگ مثبت و یا منفی مالی و فنی را در پی دارد.
مقاومت در برابر نوآوری و تغییر روش های رایج، یکی از رویکردهای فرهنگی منفی در مجموعه های تعمیر و نگهداری است. اگر چه نیروهای متخصص جوان ظرفیت های بالایی نسبت به پذیرش فن آوری های نوین و جدید دارند اما متخصصان با سابقه و تجربه ، محتاطانه با روش های نوین برخورد می کنند و گاه در برابر فن آوری های جدید ، مقاومت غیر حرفه ای و غیر علمی نشان می دهند. به ویژه آنان علاقمند هستند که از برندهای خارجی و تجربه های آنان استفاده کنند. در نتیجه به نوآوری های بومی و ملی کشور اعتماد کمتری دارند و در شرایط فعلی کشور که رویکرد بومی سازی و حمایت از کالای ساخت داخل به عنوان یک استراتژی زیر بنایی و بنیادی مطرح شده است، لزوم برنامه ریزی های فرهنگی و برگزاری دوره های بازآموزی و آموزشی به منظور اشاعه فرهنگ حمایت از ساخت داخل و اهمیت استراتژیک آن در واحدهای مختلف به ویژه واحدهای نت می تواند، نقش تعیین کننده ای در موفقیت بومی سازی صنعت نفت کشور داشته باشد.
مشکل دیگر نگرش های فرهنگی تعمیر و نگهداری ، نگرش مطلق گرایی در برابر رویکردهای نسبی گرایی فنی است، بطور مثال در حالی که در حوزه صنعت و فن آوری، بهینه سازی و افزایش بهره وری در ابعاد حداقلی مثلاً ۵% با اقبال روبرو می شود و نوآوری امری تدریجی و دراز مدت تلقی می شود، بطوریکه دریک دوره ده تا بیست ساله شاهد تحولات بزرگ در فن آوری می شویم، نگاه مطلق گرا با انتظار تغییرات آنی و عظیم باعث می شود، اهمیت چنین دستاوردهایی را انکار نماید. این نگرش فراموش می کند که نوآوری امری، تدریجی و بهینه سازی امری دراز مدت است. در حالی که اگر نتایج مثبت اقتصادی روش های نوین محاسبه شود، در سطح ملی دارای میلیاردها تومان صرفه جویی می باشد و از خروج میلیون ها دلار ارز از کشور جلوگیری می کند.
مشکل دیگر ادامه وضع موجود ، در دسترس نبودن آمار و اطلاعات مالی و تحلیل ارقام و هزینه ها است. بطور مثال میزان خسارات ناشی از افت راندمان تجهیزات یک دستگاه آب شیرین کن که تولید آن از ۲۰۰ متر مکعب آب در روز به میزان ۹۰ متر مکعب در روز کاهش یافته، بررسی و تحلیل نشده است تا واحد تعمیر و نگهداری در جریان ارزش مالی آن قرار بگیرد و بتواند با مقایسه روش های مختلف پیشگیری از کاهش راندمان ،نظیر رسوب زدایی الکترونیکی و مقایسه هزینه های این فن آوری با هزینه های وضع موجود، ارزیابی صحیحی داشته و لزوم تغییر روش ها را احساس نماید.
نگرانی از نوآوری و تاثیر آن بر امنیت شغلی کارکنان واحد تعمیر و نگهداری در سراسر تاریخ صنعت یکی دیگر از دلایل فرهنگی مقاومت ها و اضطراب های آنان است.
برخی از متخصصان تصور می کنند، با اصلاح روش ها و یا استفاده از تجهیزات جدید که دارای کارآیی بالایی هستند و نیاز به تعمیر و نگهداری را کاهش می دهند، امنیت شغلی آنان به خطر افتاده و اهمیت کار آنان کاهش می یابد. این نگرانی طی سال ها و در کشورهای مختلف باعث شده است که زمان رواج گسترده ی یک فن آوری نوین طولانی شده و گاه سال ها به عقب بیافتد و مجتمع های صنعتی برای مدتی طولانی از مزیت های آن محروم بمانند.
در تاریخ نمونه های فراوانی ازاین ناباوری به فناوری جدید وجود دارد. به عنوان مثال، زمانی که مایکل فارادی دستگاه مولد برق صنعتی را اختراع کرد، برای امتناع نخست وزیر وقت بریتانیا، در پاسخ به این پرسش که این دستگاه چه اهمیتی دارد، گفت:« همین قدر بگویم که زمانی می رسد که دولت شما بابت استفاده از این دستگاه، از مردم مالیات خواهد گرفت» و یا هنگامی که لیزر برای اولین بار اختراع شد، یکی از روزنامه ها با تیتر بزرگ نوشت:«اختراعی در انتظار کاربرد». در حالیکه امروز لیزر در تمامی عرصه های زندگی کاربرد بسیار گسترده ای پیدا کرده است.
ایجاد حسن اعتماد به کارکنان و ابهام زدایی از تصورات آنان می تواند در اصلاح نگرش و غلبه بر ترس و نگرانی آنان در استفاده از فن آوری های مدرن مفید و سازنده باشد. زیرا پذیرش و همراهی این گروه در تسریع پذیرش و ترویج روش های جدید و تجهیزات نوین ، می تواند اثر بخش باشد.
بخشی نگری یکی دیگر از آسیب های شناختی و فرهنگی واحد تعمیر و نگهداری است. بطور مثال برخی از کارکنان یک واحد نت تمام توجه خود را به وظایف و فعالیت های واحد خود معطوف می دارند و توجه کمتری به فرایندهای قبل و بعد از فعالیت خود دارند و یا اگر از مواد مضری چون اسید در فرایند کاری استفاده می کنند ،هیچ توجهی نخواهند داشت که استفاده ی هزاران مجموعه دیگر از این فرایند خسارات بسیار سنگینی در پی خواهد داشت، بنابراین با جزئی نگری و تعصبات بخشی ، از یک فرایند بزرگ مخرب بی اطلاع مانده و در نتیجه از توجه و علاقه به تغییر وضع موجود باز می مانند.
آسیب های فنی و اقتصادی
آسیب های فنی و اقتصادی عملیات تعمیر ونگهداری به رغم نیاز قطعی و اجتناب ناپذیر به فن آوری های مدرن، بعد دیگر رویکرد سنتی تعمیر و نگهداری است.
فعالیت های معمول و رایج تعمیر و نگهداری در موارد بسیار موجب آسیب دیدن تجهیزات می شود. بریدن پیچ ها، لوله ها، تغیر شکل قطعات متحرک ، ایجاد ترک ها، شکستن جوش ها و غیره بخشی از آسیب های تجهیزات در جریان فعالیت تعمیر و نگهداری است که با روش های موجود امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
توقف تولید برای عملیات تعمیر و نگهداری، موجب خسارات و کاهش تولید می شود و در مجتمع هایی که کالایی استراتژیک نظیر بنزین تولید می کنند و هرگونه توقف و کاهش تولید به ویژه در ایام پر مصرف که متقاضیان بسیاری نیازمند آن کالا هستند، خسارت اقتصادی قابل توجهی به سیستم تحمیل می کند، بنابراین با طولانی شدن فاصله دوره های تعمیر و نگهداری می توان از خسارت اقتصادی آن کاست.به عنوان مثال، در یکی از پالایشگاه های کشورمان، از کار افتادن سامانه پنوماتیک در هر ساعت معادل ۴۰ میلیون تومان خسارت در پی دارد، اما هنگامی که یک فن آوری جدید که ارزش آن معادل خسارت پنج ساعت عدم تولید است، به واحد مربوطه معرفی می شود اهمیت آن در افزایش دوره over haul و کاهش خسارات به خوبی محاسبه و تحلیل نمی شود.
معضل دیگر در زمینه تولید و فعالیت خطوط تولید در برخی از فرایندهای تولید، بی اطلاعی واحد تعمیر و نگهداری از فرایند شکل گیری مشکل است. در این تاسیسات به علت online نبودن تجهیزات و عدم استفاده از سنسورها و تجهیزات دقیق پایش، واحد تعمیر و نگهداری از شکل گیری و سرعت روند مخرب بی اطلاع می ماند و در بنابراین نمی تواند اقدام موثری برای کاهش روند شکل گیری مشکل به عمل آورد و در نتیجه کاهش راندمان تولید و یا افزایش مصرف انرژی که پیامدهای چنین فرایندهایی است تارسیدن سیستم به نقطه بحرانی و مرحله shut down خارج از مداخله واحد تعمیر و نگهداری باقی می ماند.
عادت کردن و خو گرفتن با رفتارهای معمول و تکراری، یکی دیگر از رویکردهای روانی و فرهنگی انسان در تمامی زمینه ها است در نتیجه در برخی واحدهای نت، عادت به روال گذشته و میل به فرایندهای قدیمی بیشتر و قوی تر از تغییر عادات و استفاده از روش های جدید است. به همین دلیل برخی از نوآوری ها و فن آوری ها به دلیل چنین ویژگی فرهنگی با مقاومت روبرو میشوند. در طول تاریخ فن آوری موارد برجسته ای از چنین مقاومتی در برابر دانشمندان ، نوآوران در زمینه های مختلف نظیر پزشکی تا فنی و مهندسی ثبت شده است.
مواردی از مقاومت یک تا بیست ساله در زمینه ورود و ترویج یک نوآوری در تاریخ فن آوری جهان ثبت شده است.
روزمرگی یکی دیگر از آسیب های نت است. عدم دسترسی اطلاعات برای مدیران نت، آنان را به تفکر روزمره وا می دارد و به همین دلیل برای مدیریت یک واحد نت چشم انداز هزینه ها، فعالیت ها و چالش ها مطرح نمی شود و بنابراین وی ناگزیر با اطلاعات و مسائل روزمره دست و پنجه نرم می کند و از تفکر و برنامه ریزی استراتژیک محروم می شود. شاید چنین تصور شود که بخش های دیگری از یک مجتمع صنعتی چنین وظیفه ای را عهده دار هستند، اما درگیر شدن مدیران نت و حتی کارکنان این واحد، می تواند در تدوین برنامه استراتژیک برای این مجموعه بهتر و کاراتر باشد و حتی ابتکار و نوآوری توسط کارکنان واحد نت نیز صورت بگیرد. زیرا آنان علاوه بر دارا بودن تجربه و دانش فنی، شناخت خوبی از مشکلات حرفه ای دارند.
نتیجه
نرخ بالای استهلاک در صنعت و قدیمی بودن فن آوری و تجهیزات تولید از عوامل اصلی پائین بودن کیفیت و نرخ بهره وری است. برای تغییرات کامل و تعویض تمامی تجهیزات نیازمند به سرمایه گذاری های عظیم است که در شرایط کنونی کشور چنین سرمایه ای وجود ندارد، از سویی تغییر تجهیزات موجب وابستگی فنی به کشورهای توسعه یافته می شود. بنابراین با ایجاد تغییرات تدریجی و موضعی به ویژه با فن آوری های نوین و بومی سازی شده در کشور که به مرحله ساخت تجاری رسیده است می توان نرخ بهره وری را افزایش داد و از خروج سرمایه و ارز و وابستگی فنی جلوگیری کرد. همکاری واحدهای نت در ورود و استفاده از فن آوری های نوین می تواند، سرعت روند استفاده از تجهیزات مفید و کارآمد ساخت داخل را تسریع کند.
به اشتراک بگذارید:
لینک خبر: